کارکرد میلگرهای همرانه جذبپذیر زیستی
ترکیب مواد و فرآیند جذب
نیل قفلشده بیوگذار هumerus برای جذب آسان و استفاده. نیلهای قفلشده درونمحلی Humerus از فناوری جدیدی برای بهبود استخوان بدون حذف جراحی استفاده میکند. جذب آسان و استفاده آسان. پلاستها سخنرایگان هستند، فراموشکنندهها و جلوگیری از خطا در برش تکراری. این ناخنهای نوین اصلًا از پلیمرهای بیوگذار ساخته شدهاند، شامل PLA (اسید پولی لاکتیک) و PGA (اسید پولی گلیکولیک). این پلیمرها بیوسازگار هستند و در فرآیندی به نام هیدرولیز تجزیه میشوند که به طور تدریج پلیمرها را به محصولات جانبی غیر سمی تبدیل میکند که بدن قادر به جذب آنهاست. این فرآیند بیوگذاری نیاز به جراحی دوم برای حذف پروتез را حذف میکند، زمان بازیابی بیمار را به طور قابل توجهی کاهش میدهد و خطر عفونت پس از عمل جراحی را کاهش میدهد. فرآیند جذب کامل معمولاً از 6 ماه تا 2 سال طول میکشد و این بازه زمانی به چندین عامل بستگی دارد، از جمله فیزیولوژی بیمار و ماده ناخن. این ناخنها قویت خود را از دست نمیدهند و ناخنها به طور مداوم ساختار را حفظ خواهند کرد، بنابراین بهبود بهتری را در دوره حساس بهبودی اجازه میدهد.
مزایای بیومکانیکی در پایدارسازی شکستگی
مواد بیوشایع قابل جذب شده که در این میخها استفاده شده است، نسبت به میخهای فلزی معمولی مزایای بیومکانیکی متمایزی دارند. تنش و انعطاف پلیمرهای بیوشایع قابل جذب، استabilization پویا شکست را ممکن میسازد و حرکات کوچک مرتبط با تولد طبیعی استخوان را اجازه میدهد. این نوع stabilizaton پویا به صورت نزدیکتری به درمان طبیعی طبیعت نزدیک است و ممکن است بهبود دربرونریخت استخوان را ترویج دهد. عملکرد دینی و درخواست برای یک پیادهسازی قابل جذب شدن. آزمایشهای بالینی پیشبینیشده اخیر مزایای پیادهسازی قابل جذب شدن را در ترویج گرفتن شکست و نتیجه بیماران نسبت به پیادهسازی فلزی تأیید کردهاند. انطباق طبیعی میخهای قابل جذب شدن برای مهار استخوان، حادثه stress shielding را کاهش میدهد که در آن یک قطعه سخت، نیروی مخالف، بازسازی استخوان را جلوگیری میکند. با تحلل میخ و درمان استخوانی، یک انتقال پیوسته اتفاق میافتد که منجر به بهبود و درمان طبیعیتر میشود.
نکات کلینیکی حائز اهمیت نسبت به ایمپلنتهای سنتی
حذف جراحیهای حذف ثانویه
استفاده از ایمپلنتهای بیوشایع یک مزیت خاص دارد زیرا نیاز به جراحی دوم برای حذف ایمپلنت فلزی دائمی را از بین میبرد. مشهور است که ۱۵ تا ۲۰ درصد بیماران با ایمپلنتهای فلزی، عمل جراحی دومی را برای استخراج این ایمپلنتها به دلیل مسائل مرتبط یا بر اساس پیشنهاد پزشک تجربه میکنند. ایمپلنتهای بیوشایع این نیاز را حذف میکنند و بنابراین میتوانند مراحل بیشتری از بارداری بیمار و هزینههای آن را کاهش دهند. تجربه بیماران نشان میدهد که با کاهش عملهای اضافی، استرس و درد کاهش مییابد. علاوه بر این، متخصصان تاکید میکنند که سازمان بهتر مراقبت بهداشتی ایجاد میکند؛ به عنوان مثال، صرفهجویی در رویههای پیگیری منجر به بهینهسازی منابع برای مدیریت سایر بخشهای مراقبتهای اضطراری میشود. افزایش کارایی عملی نشان دهنده رضایت بیشتر بیماران و اقتصاد برای شرکتهای پزشکی است.
کاهش خطر محافظت تنش
یک قطعه جراحی فلزی ممکن است تنش را جذب کرده و آن را از بدن منتقل کند، که ممکن است منجر به محدود شدن رشد استخوان و کاهش در مقاومت استخوان محیطی شود. این اثر ممکن است بر سلامت بلندمدت و بازسازی استخوان تأثیر منفی داشته باشد. مواد بیوسeksorbable ممکن است خطر جذب تنش را کمتر کنند زیرا نیاز به عمل جراحی دوم ممکن است با جذب بسیار کند ماده حذف شود، وضعیتی که نزدیکتر به بیومکانیک عادی استخوان است. مطالعات نشان دادهاند که قطعات جراحی بیوسeksorbable به بازسازی استخوانی قویتر و فرآیند بازسازی را تسهیل میکنند، با نتایج عملکردی منفی کمتر نسبت به قطعات جراحی فلزی. یک ویژگی که ممکن است پیچیدگیها را کاهesh دهد، این است که ماده میتواند به طور تدریجی در بدن جذب شده و تنش مکانیکی طبیعی را در سراسر استخوان پخش کند. این مزایا نتایج بلندمدت بهتر و کیفیت زندگی بهتر برای بیماران استخوانی را پشتیبانی میکنند.
مقایسه با روشهای سabit فلزی
نرخ عفونت و سازگاری با بافت نرم
آزمایشهای بالینی تفاوت قابل توجهی در میان نرخهای عفونت بین سabitهای جذبپذیر زیستی و فلزی نشان داده است. به طور خاص، پژوهشها اغلب کاهش نرخ عفونت را به مواد جذبپذیر زیستی نسبت میدهند، به دلیل سازگاری زیستی آنها. این سازگاری با بافت نرم واکنشهای منفی را نسبت به گزینههای فلزی به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. این ویژگیها مهم هستند زیرا منجر به کاهش تعداد موارد مرتبط با مضاعفات پس از عمل شده و در نتیجه به کاهش دوباره پذیرش بیمار در بیمارستان میشود. همانطور که ادبیات و متخصصان ارتوپدی اغلب ادعا میکنند، استفاده از گزینههای جذبپذیر زیستی میتواند نقش کلیدی در بهبود نتایج بیمار و جلوگیری از مضاعفات مربوط به وجود عفونت ایفا کند. بنابراین، الگوی رشد در میان جراحان برای استفاده از مواد جذبپذیر زیستی، به ویژه در حالت شکستهای پیچیده ای که خطر سپسیس افزایش یافته است، مشاهده میشود.
نتایج بازسازی استخوان در بلند مدت
مقایسه بر اساس نتایج بازسازی استخوان در بلندمدت بیشتر به نفع پروستههای جذبپذیر زیستی نسبت به پروسته فلزی استاندارد است، همانطور که در مطالعات بالینی مختلف نشان داده شده است. جذب تدریجی پروسته جذبپذیر زیستی نیز به خاطر اینکه به رشد و جذب استخوان طبیعی کمک میکند، اهمیت ویژهای دارد. این موضوع به استخوان اجازه میدهد تا چرخه طبیعی بهبود خود را دنبال کند بدون وجود بدنههای خارجی دائمی که ممکن است به مشکلات در بهبود استخوان منجر شوند. تجربه بالینی نیز به طور مکرر نشان میدهد که بیمارانی که از پروستههای جذبپذیر زیستی استفاده میکنند، در بلندمدت وضعیت بهتری دارند، که این موضوع نشان میدهد این پروستهها با فرآیندهای زیستی درگیر نمیشوند. علاوه بر این، ثابت شده است که این روش استحکام استخوانها را حفظ میکند بدون اینکه حرکتپذیری بیمار کاهش یابد. استفاده از ابزار T-tool نیز بهبود پتانسیلی در روشهای جراحی ارتوپدی را برای افرادی که مداخله دستگاه ثابتکننده ستون فقرات یا بیمارانی که پیچهای پدیکول آنها شل شدهاند، نشان میدهد.
نتایج جراحی و الگوهای بازیابی
پتانسیل مobilization زودهنگام
استفاده از میخهای بیوشناخته کننده حمایت عالی فراهم میکند و به جایگزینی پیوندهای فلزی استاندارد، میتواند حرکت زودهنگام را در اختیار بیمار قرار دهد. این میخها طراحی شدهاند تا ثبات را تقویت کرده و حرکت عضو مبتلا را به سرعت ممکن پس از عمل جراحی آسان سازند. راهنماییهای کلینیکی معمولاً به بیماران اجازه میدهد تا در روزهای پس از عمل جراحی حرکت کنند، که منجر به کاهش زمان تعطیلی و بازیابی میشود. بهبود سریع ناشی از خاصیت بیوشناخته شدن این مواد، اجازه میدهد بیشتر بیماران به سرعت بهبود یابند و در زمان کوتاهی به فعالیتهای عادی خود بازگردند. این پرش فناوری در پیوندها، بهبود قابل توجهی در کیفیت زندگی بیماران ایجاد میکند و آنها را قادر میسازد تا به زندگی عادی خود بازگردند، همچنین به طور قابل توجهی از فرآیند طبیعی ترمیم بدن خود بهره مند شوند.
نرخ موارد مرتبط با عوارض در بیماران استخوان کنده
انتخاب روش چسباندن مناسب برای چسباندن پوستی در بیماران استخوان کم چربی اهمیت دارد، زیرا خطر شکستن استخوان هشیار بالاتر است. ادبیات گزارش میدهد که پیوندهای زیستذوبپذیر ضد میکروبی میتوانند مجذورها را در این جمعیت نسبت به چسباندن فلزی سنتی کاهش دهند. این کاهش مرتبط با سازگاری مواد با استخوان استخوان کم چربی است که پدیده محافظت تنش را جلوگیری میکند و بنابراین به بهبود منجر میشود. ما نظرات کارشناسان را در مورد اینکه چگونه پیوندهای زیستذوبپذیر نه تنها خطر را کاهش میدهند، بلکه نتایج بهبود مثبتی مانند ادغام سریعتر با استخوان و کاهش عدم راحتی پس از عمل جراحی دارند، دریافت کردهایم. مقایسه نتایج بهبودی روشهای چسباندن زیستذوبپذیر و فلزی در بیماران استخوان کم چربی نقش پروتکلهای درمانی مخصوص بیمار را تاکید میکند که از استفاده از مواد زیستذوبپذیر برای دستیابی به نتایج بهبودی بهتر در بازیابی بلندمدت استفاده میکند.
جهتگیریهای آینده در فناوری زیستذوبپذیر
نوآوریهای پلیمری برای کاربردهای باربر
در حوزه فناوری بیوشایع، کار در حوزه پلیمرهای نسل جدید برای باربری در جراحی ارتوپدی پیشرفت میکند. این مواد نوین به دنبال ارائه ویژگیهای مکانیکی بهتر هستند که مناسب برای کاربردهای با عملکرد بالاتر هستند و ممکن است برای جایگزینی مواد سنتی استفاده شوند. نکته قابل توجه در این توسعههای پلیمری این است که میتوان آنها را تجزیه کرد و بیمار نیازی به بازگشت برای عمل دوم برای حذف غلتکها ندارد. کاربردهای آیندهنگر این نوآوریها بزرگ است، مواد قویتری که قادر به حمل وزن بیشتر و تنش هستند ممکن است در عظام پیچیده یا باربر مفید باشند. همانطور که این نوآوریها توسعه مییابند، امکان خواهد داشت که نتایج بیمار را به طور قابل ملاحظه ای بهبود بخشد و استفاده از غلتکهای بیوشایع را به یک بخش مهم از عمل جراحی تبدیل کند.
ترکیب با تکنیکهای تقویت زیستی
این ازدواج بین پیوندهای بیوشایسته و تقویت زیستی (یعنی سلولهای بنیادی و عوامل رشد) در جلوگاه تکنیکهای جراحی دوران جدید قرار دارد. این ترکیب چشمانداز مثبتی برای بهبود عملکرد پیوند ارائه میدهد. اثرات همساز در آزمایشگاه مورد مطالعه قرار گرفته است که زمانی رخ میدهد که این ابزارهای بیوشایسته با تکنیکهای زیستی ترکیب شوند. به عنوان مثال، سلولهای بنیادی بهبودیابندی را توسط تحریک بازسازی بافت تسهیل میکنند و عوامل رشد میتوانند با افزایش قدرت و تعمیر بافت به آن اضافه کنند. آینده در این حوزه شامل ادغام این مفاهیم زیستی به عملکرد روتین بالینی و بهبود راهبردهای درمانی برای حداکثر کردن بازیابی بیمار است. این مفهوم نوین قادر به انقلاب در بهرهوری و کارایی جراحیهای ارthroپدیک است.
پرسشهای متداول
چیست پیوندهای بیوشایسته هامر؟
نخهای درونقفلی قابل جذب زیستی دستگاههای پیشرفته ارتوپدیکی هستند که از پلیمرها مانند اسید پولیلاکتیک (PLA) و اسید پولی گلیکولیک (PGA) ساخته شدهاند و طراحی شدهاند تا بدون نیاز به حذف جراحی بعدی، شکستگیها را ثابت کنند.
مدت زمان جذب این نخها چقدر است؟
فرآیند جذب معمولاً بین 6 ماه تا 2 سال طول میکشد، به عواملی مانند فیزیولوژی بیمار و ترکیب نخ وابسته است.
آیا نخهای قابل جذب زیستی کمک میکنند تا نیاز به جراحیهای اضافی را کاهش دهند؟
بله، آنها نیاز به جراحیهای حذف دومی را که اغلب برای پیوندهای فلزی سنتی ضروری است، حذف میکنند و در نتیجه زمان بازیابی و هزینههای پزشکی را کاهش میدهند.
خطر آلودگی با پیوندهای قابل جذب زیستی چقدر است؟
ایمپلنتهای بیوشناختهپذیر به دلیل سازگاری بیولوژیکی آنها با بافتهای نرم، معروف به میزان عفونت کمتر هستند و واکنشهای نامطلوب را نسبت به ایمپلنتهای فلزی کاهش میدهند.
آیا پیوندهای قابل جذب زیستی برای بیماران مبتلا به استئوپوروز مناسب هستند؟
بله، این پیوندها با استخوان استخوانریز سازگار هستند و از حفظ تنش در برابر جلوگیری از شیلدینگ تنش کمک میکنند و بهبود درمان را برای بیماران استخوانریز فراهم میآورند.